لوح تقدیری که جاماند
او نماد یک مادر مهربان بود

لوح تقدیری که جاماند
آرزو سلطانی-آمبوالانـس گل زده و در کنـاری پـارک شـده اسـت، همه مسـئولین دانشـگاه
علـوم پزشـکی و بیمارسـتان حضـرت علـی بـن ابیطالـب (ع) و مسـئولین
ســپاه و بنیــاد شــهید شهرســتان هــم آمده انــد. پرســتارها از درب ورودی
بیمارسـتان تـا ورودی سـاختمان دو طـرف و هرکـدام یـک شـاخه گل و
تعــدادی کاغذهایــی کــه شــعارهایی ماننــد" راهــت را ادامــه میدهیــم" در
دســت گرفتــه و ایســتادهاند. هیچکــس هیچ چیــز نمی گوید.گــروه ســرود
نظامــی وارد میشــود و بــا نواختــن مــارش نظامــی قدم به قــدم از کوچــه ای کــه کادر درمــان درســت کــرده انــد رد میشــود و خــود را بــه جایــگاه
ســخنرانی میرســاند. بــا نواختــه شــدن ایــن موزیــک آنهــا کــه گریــه می کردنــد صــدای گریه شــان بلندتــر و آنهــا کــه ســر فــرو انداخته انــدبغضشــان پــاره میشــود.غمی عجیــب چهــره پوشــیده شــده پشــت ماســک های همــه کارکنــان و فضــای بیمارســتان را در برگرفتــه اســت.
اینجـا بیمارسـتان حضـرت علـی بـن ابـن ابیطالـب (ع) و مراسـم تشـییع پیکــر اولیــن شــهیده ســلامت شهرســتان "زهــرا حســن رمضانــی" اســت.
بعـد از دعـوت مجـری مراسـم؛ رئیـس دانشـگاه علـوم پزشـکی شهرسـتان علـی اسـماعیلی ندیمـی در جایـگاه حاضـر می شـود. بـه حضـار خیرمقـدم می گویـد و بـا گرامـی داشـت یـاد شـهدا ادامـه می دهـد: در حـال حاضـرهمـکاران مـن شـرایط سـختی را بـه سـر می برنـد و از شـهروندان خواهـش می کنــم پروتکل هــای بهداشــتی را رعایــت کننــد؛ از دســت دادن همــکار پرتالشــمان .... گریــه امانــش را میبــرد بغضــش پــاره میشــود و دیگــر نمیتوانــد بــه صحبت هایــش ادامــه دهــد. خانــواده و دو فرزنــد ایــن شــهید هــم از راه میرســندکـه گویـا سـنگینی ایـن غـم بیشـتر می شود.
مـارش نظامـی شـروع بـه نواختـن و آمبوالانـس حامـل پیکـر شـهیده آرام آرام از کوچـه شـروع بـه حرکـت میکند؛پزشـک و پرسـتارها یکی یکـی شـاخه های گل را بـر تابـوت ایـن شـهید کـه در عقـب آمبوالانــس در پرچمــی ســبزرنگ پوشــیده و گذاشته شــده و درب عقــب بــاز اســت میگذارنــد. جلــوی درب خروجــی آمبوالانــس می ایســتد بعــد از ادای احتــرام گــروه نظامــی دربهــای آمبوالنــس بســته میشــود و آمبوالانــس آژیرکشــان بــه ســمت آرامستان می رود.
ً او را زیاد دیده بودم .میزش روبـرو و نزدیـک پـرده ای آبی رنـگ بـا گلهـای صورتـی قـرار داشـت. والان چنـد شـمع نیمه سـوخته بـر روی میـز قـرار دارد. از سرپرست اتاق عمل "مهــدی حق شــناس" میخواهم میخواهــم از خانــم حســن رمضانــی برایــم بگویــد: ســرش را پاییــن می انــدازد و میگویــد: مــن نمیتوانــم امــا همکارانــم بــه شــما کمــک خواهنــد کــرد.یکی یکــی همکارانــش را صــدا میزنــد. چشمهایشــان از تــاب گریــه
قرمـز و ورم کـرده، صورتشـان بـی روح اسـت. نـام حسـن رمضانـی کـه میشـود همـه گریـه میکننـد. پرسـتاری جـوان میگویـد: از خوبـی و مهربانـی اش چـه بگوییـم؟ او قلـب ایـن بخـش بـود. پرسـتاری دیگـر کـه اکنـون جانشـین حسـن رمضانـی شـده اسـت یکسـر اشـک میریـزد و میگویـد: او مهربـان و شـوخ طبع بـود و جـان نـوه مـن را نجـات داد؛ چـون سـر عمـل وقـت بـه دنیـا آمـدن نـوه ام پزشـک دختـرم قـدرت چندانـی نداشـت و خانـم حسـن رمضانـی بـه کمـک دکتـر آمـد.
پزشـکی بـه نـام خانـم رضایـی هـم کـه تـازه از سـر عمل آمـده اسـت میگویـد: شـیرین (نـام دیگـر شـهیده) را نمیتوانـم وصـف کنـم. بـه خاطـر قـدرت بدنـی اش بـه مـا کمـک میکـرد و وقـت خسـتگی بـا حرفهایـش نیـروی مضاعـف بـه مـا مـیداد.چهـره ایـن پزشـک خیـس عـرق شـده اسـت همکارهایـش بـه اومـی گوینـد: آب برایـت بیاوریـم؟ او جـواب میدهـد نـه نیـاز بـه هـوای آزاد دارم...نـزد حق شـناس برمیگـردم: میگویـد خانـم حسـن رمضانـی بـا همـه صمیمـی بـود و همـکاران او را "ننه"صدا میکردند او ً نمـاد یـک مـادر مهربـان بـرای مـا بـود.
او متولـد 22 بهمـن ۱۳۵۲ و فارغ التحصیـل کاردانـی اتـاق عمـل بـود ۲۳ سـال خدمـت کـرد و در اکثـر عملهـای جراحـی حضـور داشـت .ایـن اواخـر بیشـتر از دوری پسـرش کـه تـازه بـرای خدمـت سـربازی اعزام شـده بـود میگفـت و نگـران بـود.
حقشـناس ادامـه میدهـد.: دقیقـاروز اتـاق عمـل یعنـی ۲۴ آبـان مـاه مـا را تـرک کـرد و لـوح تقدیـرش نزدمـا جامانـده
اسـت.
امـروز چهـل روز از شـهادت ایـن خـادم سـلامت میگـذرد. بـرای دیـدار بـا همـکاران اتـاق عمـل بـه بخـش اتـاق عمل آمـده ام. همـه مشـغول بـه کار خـود هسـتند؛ امـا آن میـز و صندلـی و قـاب عکـس ایـن بانـوی شـهیده سـر جـای خـود قــرار دارد و آن لــوح هــم در آن بخــش هنــوز باقیمانــده اســت.
یادش گرامی...
4 دی ماه 1399
🌐روابط عمومی بیمارستان حضرت علی بن ابیطالب (ع)
نظر دهید